طلاق گرفتن
در صورتی که جمله مفعول داشته باشد، برای طلاق گرفتن از عبارت divorce (بدون حرف اضافه) استفاده می شود و در صوتی که جمله مفعول نداشته باشد از عبارت get divorce و یا get a divorce استفاده می شود.
- Jack divorced his wife.
جک زنش را طلاق داد. (با مفعول)
- Rachel divorced her husband.
ریچل از همسرش طلاق گرفت. (با مفعول)
- Mary and Bob got divorced.
مری و باب از هم جدا شدند. (بدون مفعول)
- My sister has decided to get a divorce.
خواهرم تصمیم گرفته است که طلاق بگیرد. (بدون مفعول)
برای تقاضای جدایی و یا طلاق خواستن از فعل want a divorce و یا ask for a divorce استفاده می شود.
- I can’t live with you anymore. I want a divorce.
دیگر نمی توانم با تو زندگی کنم. من طلاق می خواهم.
- My sister has asked for divorce.
خواهرم تقاضای طلاق کرده است.
برای صحبت کردن درباره زن یا مردی که طلاق گرفته و اکنون متأهل نیست از فعل be divorced استفاده می شود.
- I used to be married but I’m divorced now.
قبلا متأهل بودم ولی الان طلاق گرفته هستم.
- When did you get divorced?
کی طلاق گرفتی؟
- I got divorced 5 years ago.
پنج سال پیش طلاق گرفت.
- How long have you been divorced?
چه مدتی است که طلاق گرفته ای؟
- Have you heard? George and Sue are getting divorced.
شنیدی؟ جرج و سو دارند جدا می شوند.